بگو کجايش سخت بود؟


 






 
فهرستي از خوشحال ترين شغل هاي دنيا را برايتان آورده ايم. با اين تبصره که هر شغل و حرفه اي مي تواند خوشحال ترين ها باسد اگر فقط و فقط کننده اش راضي باشد!

1. روحاني و مبلغ مذهبي
 

درآمدي که ندارند. فقط روح عملان آن قدر قوي است که تا آخر عمر هيچ وقت با خودشان به اين فکر نمي افتند که چرا بايد براي راهنمايي مردم اين قدر تلاش مي کردند. راهنمايي هاي روحي و رواني اين دسته آدم ها اول از همه روحيه خودشان را مي سازد بعد حال و روز مردم را درست مي کند. براي همين مبلغ هاي مذهبي شادترين مردم دنيا هستند.

2. آتش نشان
 

کار سختي دارند با يک عالم خطر. اما همين که به دل آتش مي زنند و جان آدم هاي گرفتار در شعله هاي آتش يا مخمصه هاي ديگر را نجات مي دهند خودش کلي برايشان روحيه مي آورد. به خصوص زماني که هيچ کار خاصي ندارند و بايد خواسته و ناخواسته در اتاقک آتش نشاني بمانند. تمرين هاي جسمي زياد از اين آدم ها يک سوپر من واقعي مي سازد.

3. آژانس مسافرتي
 

اگرچه اسم سفر و مسافرت رويشان است اما اين جور آدم ها بيبشتر روزشان را پشت ميز کار مي گذرانند و فقط براي مسافرت ديگران برنامه مي ريزند. کافي است اسم چند تا هتل درست و حسابي را بشناسي و دو- سه جاي دنيا را هم مثل کف دستت بلد باشي. ان وقت استن که تا آخر عمر مي تواني شاد و شنگول سرکني!

4. معمار
 

همين که خانه و آپارتماني را بنا به رضايت مشتري مي سازند آن قدر خوشحال و سرخوش مي شوند که بي درنگ براي خودشان يک جايزه مي خرند يا اينکه دوستانشان را به يک مهماني کوچک دعوت مي کنند. خصلت همه شان همين است. البته آن قدرها که ديگران فکر مي کنند درآمدي ندارند ولي آن قدر خوشحالند که بقيه را گول مي زنند.

5. مربي کودکان خاص
 

کار کردن با بچه ها هميشه هم سخت نيست. فقط کافي است کمي حال و حوصله ات بيشتر از بقيه باشد آن وقت ديگر براي کار کردن با بچه هايي که عارضه هاي مغزي يا فيزيکي ندارند سخت که نيست بلکه راحت هم هست. از آنجا که اين آدم ها قوه خلاقيت زيادي هم دارند معمولاً در کارشان کم نمي آورند و از اينکه کودک عقب مانده اي را آموزش مي دهند خوشحال هم هستند تا ناراحت.

6. هنرپيشه و کارگردان
 

نور، صدا، حرکت! همه زندگي شان همين است. شايد دردسرهاي شهرت زياد باشد اما اين روزها نمي شود کسي را پيدا کرد که از مشهور شدن بيزار باشد. البته مسأله امنيت شغلي خيال چندان راحتي براي هنرپيشه ها نمي گذارد. مگر اينکه آن قدر کارش را در جواني خوب انجام داده باشد که سر پيري هيچ غصه اي نداشته باشد.

7. تکنيسين فني
 

کار در کارگاه و سر و کله زدن با انواع و اقسام ابزارهاي صنعتي هر چه باشد از ارباب رجوع هاي عجيب و غريب بهتر است. براي همين است که اين جور آدم ها به نسبت بقيه خوشحال ترند و راحت تر زندگي مي کنند. خلاقيت زياد از حد بعضي هايشان زندگي شادي را برايشان مي سازد. کار گروهي هم از آن مواردي است که روحيه اين آدم ها را صد برابر بقيه شاد و سرخوش مي کند.

8. مکانيک
 

اين روزها ديگر مکانيکي به سختي سال هاي پيش نيست. هرچه ماشين ها سر و شکل مدرن تري پيدا مي کنند و هر چه موتور و باقي تجهيزاتشان سر و سامان مي گيرد کار مکانيک ها راحت تر مي شود. اين وسط ديگر مهارت مکانيک زياد مهم نيست. قدرت ارتباط گرفتن با مشتري هاست که مکانيک موفق را سر زبان مي اندازند مکانيک ها با همه دست و بال روغني شان آدم هاي شاد و سرخوشي هستند!

9. مهندس
 

دقتشان زياد است. هر چه باشد ساز و کار يک کارخانه بزرگ توليدي به دستشان است و کوچک ترين اشتباهي در محاسبات يک سيستم را به باد بدهد. با اين حال آدم هاي مضطرب و پريشاني نيستند و کارشان را با فراغت خيال تمام انجام مي دهند. همه زندگي شان هم سر جاي خودش است. کارشان جدا و تفريح و خوش و بش هاي هر روزه شان هم جدا!

10. خلبان
 

همه ديگر مي دانند خلبان ها چه کار مي کنند. جان چند نفري را مي گذارند کف دستشان و با يک هواپيماي آهني چند ساعتي را در ميان آسمان و زمين سر مي کنند. درست است که کارشان خطرناک است و پرمشغله اما خلبان ها بين باقي حرفه هاي پرخطر آدم هاي شادي هستند. براي اينکه همه شان با علاقه تمام به اين کار آمده اند و برايشان اصلاً اهميتي ندارد که بايد چند ساعت در شبانه روز بيدار بمانند و کار کنند. عشق آسمان ها هميشه خوشحال و سرخوشند!
منبع: هفته نامه فرهنگي- اجتماعي جوانان همشهري جوان ش- 301